رئوف

فراتر از مهربانی

رئوف

فراتر از مهربانی

بانام و یاد خدای رئوف ((وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ ))
با درود بر پیامبر رئوف ((لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ))
و ادای احترام به امام رئوف ((السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوف))

پیام های کوتاه
  • ۶ مهر ۹۳ , ۱۶:۰۲
    صبر
آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۲/۲۴
    ...
  • ۹۴/۰۶/۱۹
    ...
  • ۹۴/۰۵/۰۵
    ...
۱۰
فروردين
خیلی وقت است آرزوهایم دارند گوشه دلم خاک میخورند؛
من مدام مرورشان میکنم، نظمشان میدهم، کم و زیادشان میکنم..
اما باز هم از غبار زمان گریزی نیست!

خدایا 
رویی برای رو زدن باقی نمانده!
هرچه هست امید به لطف توست..

نقطه تلاقی این امید، با آن آرزوها قطعا نقطه روشنی است
اطمینان دارم...
انتظار میکشم..
  • سیده زهرا
۰۹
فروردين

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

ای اسحاق! از خدا آنگونه بترس که گویا او را میبینی، و اگر تو او را نمیبینی او تو را میبیند!

اگر پنداری که او تو را نمیبیند پس کافر شده ای؛

و اگر بدانی که او تو را میبیند سپس رو به گناه نمایی به حقیقت او را از پست ترین نظرکنندگان بر خودت قرار داده ای.

وسائل الشیعه، جلد15، صفحه220


بیشتر

  • سیده زهرا
۰۶
فروردين

چه شباهت دل انگیزی!

حالا دلم برای آن پله های مرمری هم تنگ میشود؛

بشود!

این دل که آرام و قرار ندارد

بگذار برای شما بیتاب بماند..

  • سیده زهرا
۰۵
فروردين

برای خوب شدنم برنامه ها داشتم در سال جدید!

پنج روز از سال نو گذشت و من همان کهنه ی سالهای گذشته ام..

در حساب روزهایی که بی حساب گذراندم، پنج روز چیزی نیست

من نگران تکرار این پنج روزها هستم

..

پروردگارا

حال نویی مرحمت بفرما که بسی محتاجم..

  • سیده زهرا
۰۴
فروردين

مادر جان!

فاطمیه دوم هم رسید،

نمیخواهی بگذاری کمی در آغوشت گریه کنم؟

شما که برای همه دنیا مادری میکنی؛

میشود دستی هم بر سر من بکشی؟

راه دوری نمیرود..


غریبه نی ام، اهل این خانه ام!
  • سیده زهرا
۰۴
فروردين

خدایا به تو پناه میبرم از بی تفاوت شدن!

  • سیده زهرا
۰۱
فروردين

سال تحویل شد

در یک خلوت متفاوت؛

بی سفره

بی سین

ولی پر امید!

با قدری آب بیاد بانوی آب.. 

  • سیده زهرا
۲۸
اسفند

دارمت دوست به قدری که خدا میداند !.. 

  • سیده زهرا
۲۷
اسفند

کاروان به راه افتاد و حس بد جا ماندن به جانِ من!

هنوز نمیدانم نخواستی یا نگذاشتند

هرچه بود "نشد"

چه فعل تلخی!

یک دوست قدیمی_بعد از مدتها!!_ زنگ میزند

صدایش از جای شلوغی میآید؛

میگوید حدس بزن کجایم

مگر جز مشهد هم گزینه ای به ذهن من میرسد؟


چه میکنی با دل من امام رئوف؟

  • سیده زهرا
۲۵
اسفند

این روزها

که نه از ماندنشان خوشحال میشوم

و نه از رفتنشان امیدوار؛

فقط روضه میچسبد!


رباب و علی اصغری که نیست 

امیدش به آب آوری که نیست 

به بابای تشنه تری که نیست.. 

  • سیده زهرا