رئوف

فراتر از مهربانی

رئوف

فراتر از مهربانی

بانام و یاد خدای رئوف ((وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ ))
با درود بر پیامبر رئوف ((لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ))
و ادای احترام به امام رئوف ((السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوف))

پیام های کوتاه
  • ۶ مهر ۹۳ , ۱۶:۰۲
    صبر
آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۲/۲۴
    ...
  • ۹۴/۰۶/۱۹
    ...
  • ۹۴/۰۵/۰۵
    ...

۱۸ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است

۲۸
مهر

ترس از عاقبت بخیر نشدن، یعنی ترس از "شمر" شدن!

وقتی سرباز رکاب علی، سر حسین را جدا میکند باید هم برای عاقبت بخیری نگران بود!

باید تلاش کرد..

باید دعا کرد..

باید...

  • سیده زهرا
۲۴
مهر

اشتباه نکرده بودم..

مرگ نه تلخ است، نه ترسناک!

درست است که فکر کردن به آرزوهای برآورده نشده دست و دل آدم را میلرزاند؛

اما مگر این آروزها تمامی دارند؟

اصلا به فرض محال که تمام هم بشوند.. آن وقت که دل کندن سخت تر است!

اشتباه نکرده بودم..

همین "جوانی" میتواند بهترین فرصت مرگ باشد!


امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :

نِعْمَ الدَّواءُ الأجلُ

خوب دارویی است اجل


  • سیده زهرا
۲۳
مهر

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

هر بنده ای که به سوی چیزی که خدا دوست میدارد روی آورد، خداوند نیز به سوی چیزی که او دوست دارد روی می آورد؛

و کسی که به خدا چنگ زند، خداوند او را حفظ میکند؛

و کسی که خداوند بسوی او روی آورد و او را نگاهداری کند باکی ندارد اگر آسمان بر زمین افتد یا بلای سختی و همه گیری بر اهل زمین فرود آید؛

چنین کسی به سبب پرهیزکاری در حزب خدا جای دارد و از هر بلایی در امان است.

آیا خداوند نمی گوید: " همانا پرهیزکاران در مقام امن الهی جای دارند." ؟

وسائل الشیعه، جلد15، صفحه 211


بیشتر

  • سیده زهرا
۲۱
مهر
  • سیده زهرا
۲۰
مهر
این شیرینی ها دهانمان را شیرین میکند و محبت شما دلهایمان را!...

"یا امیرالمؤمنین روحی فداک"
  • سیده زهرا
۲۰
مهر
حافظ اگر قدم زنی در راه خاندان صدق / بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

خیلی ها خوب شعر میگویند و شعرهای خوب هم میگویند.. اما به گمانم همین بدرقه راه بود که حافظ را "حافظ" کرد
خوش بحالت حافظ!
  • سیده زهرا
۱۸
مهر

ارزش "هدایت" را اگر میدانستیم، "هادی" بودن شما را بیشتر ارج مینهادیم!..

السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ الزَّکِیَّ الرَّاشِدَ النُّورَ الثَّاقِبَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ


  • سیده زهرا
۱۶
مهر
پیرمردی پیش مغازه داری رفت و گفت یک گونی گردو چند؟
مغازه دار گفت فلان قیمت
این بار پیرمرد گفت: بیست عدد گردو چند؟
مغازه دار هم قیمت را گفت
و هربار پیرمرد قیمت تعداد کمتری گردو را پرسید تا نهایتا گفت: قیمت یک عدد گردو چند؟
مغازه دار با لبخندی گفت: یک گردو که قابلی ندارد، بگیر و برو
پیرمرد مدتی خود و خانواده اش نا محسوس می آمدند و به همین روش گردو میگرفتند، تا یکروز که مغازه دار مشغول چک کردن گونی ها بود متوجه شد که گردوها خالی شده ولی چیزی هم نفروخته..
عارفی که شاهد قضیه بود به مغازه دار گفت: داستان گردو مثال عمر توست! که هر لحظه اش را به چیزی یا کسی میفروشی و آن وقت که آمدند جانت را بگیرند میبینی هیچ نکردی...
عمرت رفت....!
اگر هفته ای دو آیه از قرآن حفظ کنی هرسال صد و چهار آیه حفظ خواهی کرد
حفظ دو آیه قرآن چند گردو از تو خواهد گرفت؟!
حفظ قران یک مثال کوچک بود..
چند گردو فکر کن!
یکسال تفکر در مورد چه چیز بهتر از هتاد سال عبادت است؟


...

مطلب فوق از یادگارهای سفر مشهد است!
همان هایی که نگه داشتم برای وقت های دلتنگی؛
برای همین امشب! که شب زیارتی امام رئوف است و من دورِ دورم
میخوانم و میروم به حال و هوای همان روزها
اما هرچه فکر میکنم نمیدانم این یکسال گذشته گردوهایم چه شد؟!...

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) :
در قیامت هیچ بنده ای قدم از قدم بر نمی دارد تا به این پرسش پاسخ دهد : اول آنکه عمرش را در چه کار فانی نموده است ، دوم جوانیش را چگونه و در چه راه تمام کرده است.


  • سیده زهرا
۱۶
مهر

الهی! خانه کجا و صاحب خانه کجا؟ طائف آن کجا و عارف این کجا؟

آن سفر جسمانی است و این روحانی

آن برای دولتمند است و این برای درویش

آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را

آن ترک مال کند و این ترک جان

سفر آن در ماه مخصوص است و این را همه ماه و آن را یکبار است و این را همه عمر

آن سفر آفاق کند و این سیر انفس

راه آن پایان است و این را نهایت نبود

آن میرود که برگردد و این میرود که از او نام و نشانی نباشد

آن فرش میپیماید و این عرش

آن مُحرِم میشود و این مَحرَم

آن لباس احرام میپوشد و این از خود عاری میشود

آن لبیک میگوید و این لبیک میشنود!

آن تا به مسجدالحرام رسد و این از مسجد الاقصی بگذرد

آن استلام حجر کند و این انشقاق قمر

آن را کوه صفاست و این را روح صفا

سعی آن چند مرّه بین صفا و مروه است و سعی این یک مرّه در کشور هستی

آن هروله کند و این پرواز!

آن مَقام ابراهیم طلب کند و این مُقام ابراهیم

آن آب زمزم نوشد و این آب حیات

آن عرفات ببیند و این عرصات

آن را یکروز وقوف است و این را همه روز

آن از عرفات به مشعر کوچ کند و این از دنیا به محشر

آن درک منا آرزو کند و این ترک تمنا

آن بهیمه قربانی کند و این خودش را

آن رمی جمرات کند و این رجم هَمَزات

آن حلق رأس کند و این ترک سر

آن را "لا فسوق و لا جدال فی الحج" است و این را " فی العمر"

آن بهشت طلبد و این بهشت آفرین

لاجرم آن حاجی شود و این ناجی؛

خنک آن حاجی که ناجی است!


الهی نامه، آیت الله حسن زاده آملی
  • سیده زهرا
۱۳
مهر
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی..
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی..
  • سیده زهرا