رئوف

فراتر از مهربانی

رئوف

فراتر از مهربانی

بانام و یاد خدای رئوف ((وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ ))
با درود بر پیامبر رئوف ((لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ))
و ادای احترام به امام رئوف ((السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوف))

پیام های کوتاه
  • ۶ مهر ۹۳ , ۱۶:۰۲
    صبر
آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۲/۲۴
    ...
  • ۹۴/۰۶/۱۹
    ...
  • ۹۴/۰۵/۰۵
    ...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت عبدالعظیم حسنی» ثبت شده است

۲۱
مرداد

حضرت آیت الله بهجت (رحمت الله علیه) میفرمودند:

"اگر اهل تهران هفته ای یک مرتبه به زیارت حضرت عبدالعظیم مشرف نشوند، جفا کرده اند"


از سلاله پاکان بود نسبش با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(علیه السلام) میرسید؛ عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید، فرزند امام حسن (علیه السلام).

عبدالعظیم نیز مانند پدرانش اهل فضل و تقوا بود. روزی اعتقادات خود را یک به یک بر امام هادی علیه السلام عرضه کرد و امام علیه السلام اعتقاداتش را با این جمله امضا فرمود: "انت ولینا حقا" تو دوستدار و یاور حقیقی ما هستی

تاریخ ولادت و وفات ایشان در کتابهای معتبر قدیمی ذکر نشده، اما برخی در کتابهای متاخر چهارم ربیع الثانی 173 ه.ق را روز ولادتش و پانزدهم شوال252 ه.ق را روز وفاتش نوشته اند.

از اینکه بگذریم به امر مهم تری میرسیم و آن نحوه زندگی ابوالقاسم است؛ اینکه روزهای بین ولادت و وفاتش را چگونه گذرانیده است. شکی نیست که عمری پر برکت داشته؛ چراکه وقتی به سراغ کتابهای روایی شیعه میرویم، میبینیم که احادیث بسیاری را از امام جواد و امام هادی (علیهم السلام) نقل کرده و البته در این مسیر رنج های بسیاری نیز متحمل شده است.

اما از نقل روایت مهم تر، همان درایتی است که او را تا آنجا بالا برده که زائر او مانند زائر امام حسین علیه السلام است. نقل شده که امام هادی علیه السلام به شخصی از اهل ری که به کربلا مشرف شده بود فرمود: "بدان که اگر قبر عبدالعظیم را که در محل زندگیتان واقع شده زیارت کرده بودی، مانند کسی بودی که حسین(علیه السلام) را در کربلا زیارت کرده است"

اینگونه تمجیدها کمی یا شاید هم خیلی از فهم های عادی مردم بالاتر است. مانند آیت الله بهجت اینها را بهتر میفهمند. همین درک و معرفت او را مقید کرده بود که حتما پیش از سفر مشهد و پس از آن، به زیارت شاه عبدالعظیم بیایند؛ حتی اگر نیمه شب بود و درهای حرم را بسته بودند، می آمد و با ساک و چمدان، پشت در مینشت تا در را باز کنند.

  • سیده زهرا