رئوف

فراتر از مهربانی

رئوف

فراتر از مهربانی

بانام و یاد خدای رئوف ((وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ ))
با درود بر پیامبر رئوف ((لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ))
و ادای احترام به امام رئوف ((السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوف))

پیام های کوتاه
  • ۶ مهر ۹۳ , ۱۶:۰۲
    صبر
آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۲/۲۴
    ...
  • ۹۴/۰۶/۱۹
    ...
  • ۹۴/۰۵/۰۵
    ...

۴۴ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

۱۲
شهریور

هیچ وقت بنا نداشتم _و ندارم _ که اینجا محلی بشه برای ثبت خاطره

نهایتش دل نوشته بوده، نه بیشتر!

اما امروز اتفاقی افتاد که چون مربوط میشه به امام عزیز و رئوفم و این ایام هم متعلق به ایشونه و این وبلاگ هم قراره رنگ و بویی از ایشون بده فکر میکنم بیانش خالی از لطف نباشه

  • سیده زهرا
۲۹
مرداد

دوری راه شوق دیدار را بیشتر میکند؛ اما گاهی امان آدم را میبرد همین دوری...




دلتنگی هایم به حد کفایت نرسیده؟!
 وقتش نشده بطلبی؟ امام عزیزِ رئوفم!

  • سیده زهرا
۲۸
مرداد

از رحمت ایزدی کلیدی باید ...

  • سیده زهرا
۲۳
مرداد

سلام

از شروع بکار این وبلاگ صد روز گذشت..

نمیدونم این مدت روند نوشته ها چطور بوده، ولی با چیزی که مدنظرم بوده هنوز فاصله داره

گهگاهی چند نفر به اینجا سر میزنن و عده ای هم لطف دارن و نظراتشون رو ثبت میکنن که خب از همشون ممنونم بابت چند دقیقه ای از وقت ارزشمندشون رو که اینجا صرف میشه!

امیدوارم اگه قرار باشه فعالیت این وبلاگ ادامه پیدا کنه بتونه عملکرد قابل قبول تری داشته باشه؛ که در این زمینه پیشنهادات و انتقادات شما حتما موثر خواهد بود..

+

ایکاش اگر روزمرگی ها و مشغولیات باعث میشن هرشب نتونیم از خودمون حساب بکشیم حداقل هفته ای یکبار.. ماهی یکبار.. یا نهایتا صد روزی یکبار یه بازخورد از زندگیمون داشته باشیم!


رسول خدا (صلى الله علیه وآله و سلم) :

حاسِبُوا اَنْفُسَکُمْ قَبْلَ اَنْ تُحاسَبُوا وَ زِنُوها قَبْلَ اَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهّزُوا لِلْعَرْضِ الاَْکْبَرِ

خویشتن را محاسبه کنید پیش از آن که به حساب شما برسند و خویش را وزن کنید قبل از آن که شما را وزن کنند! (و ارزش خود را تعیین کنید پیش از آن که ارزش شما را تعیین نمایند) و آماده شوید براى عرضه بزرگ (روز قیامت)!

(بحارالانوار، جلد 67، صفحه 73)


  • سیده زهرا
۱۲
مرداد
گفت: سوءتفاهم یکبار .. دوبار .. سه بار .. نه این همه!
گفتم: نه! فکر بد نکنید حتما سوءتفاهمه! پیش میاد.. صحبت میکنید برطرف میشه..

اما الان دارم میرسم به حرف همون بنده خدا
  • سیده زهرا
۰۶
مرداد

خدایا!

من نه روز عرفه در صحرای عرفات هستم و نه مطمئنم که به ماه مبارک سال بعد برسم

این لحظه ها شاید آخرین فرصت من باشد..


نه نماز خوبی خواندم و نه دعایی با سوز دل،

روزه ام شد گرسنگی و تشنگی،

خجالت زده ام که برای "ماه عسل" و "مدینه" وقت گذاشتم ولی برای "افتتاح" و "ابوحمزه" ، نه!


مثل همیشه دستم خالیست و در عوض دلم پر است از امید به لطف بی نهایت تو...

میدانم تو هم دنبال بهانه هستی؛


اینکه با همه کوتاهی ها و قدرناشناسی هایم
در تشنگی هایم یاد حسینت بودم..
کفایت میکند؟؟؟

  • سیده زهرا
۲۹
تیر

این شب ها که دوستان سعاتمندتان شبهای قدر را در حرم شما احیا میگیرند و به برکت شما برای مقدرات سال بعدشان دعا میکنند،

این شب ها که حرم حتما بیشتر از خیلی وقتهای دیگر شلوغ است،

این شب ها که گره کارها به یک اشاره شما باز شدنی است،


این شب ها محبین راه دورتان را فراموش نکنید آقا جان!


همانهایی که دلشان پر میزند کنار شما باشند..

همانهایی که برنامه احیا را از حرم شما دنبال میکنند..

همانهایی که وقتی میگویند "بعلی بن موسی" آرزو میکنند کاش برق گنبد طلایی تان چشمشان را خیره میکرد و دلشان را امیدوار..


  • سیده زهرا
۲۷
تیر

بانوی صبر!

میگویند واقعه کربلا شما را پیر کرد؛

اما من فکر میکنم شما از چنین شبی پیر شدید!

دختر اگر یتیم شود پیر میشود...


  • سیده زهرا
۲۵
تیر


خیلی وقت ها حساب روزهای عمر از دستمان در میرود

یک بزنگاه هایی مثل روز تولد برای حساب و کتاب کردن عمر از دست رفته است؛

باید نشست و فکر کرد که در قبال این همه سالی که از عمرم رفت چه بدست آوردم.. اصلا بی خیال این همه سال! همین یکسال آخر را بتوانم سبک،سنگین کنم کفایت میکند..

یکسال از عمرم را با چه معاوضه کردم؟

چقدر بیشتر از پارسال میدانم؟ چقدر سبکبال تر شده ام؟

حالا که یکسال به مرگ نزدیک تر شده ام.. فاصله ام با خدا در چه وضعیتی است؟

...

خدایا شکر از اینکه هنوز برای خوب شدن به من فرصت میدهی!

اینکه این فرصت دوباره_ البته بیست و چند باره!_ چقدر طول میکشد را نمیدانم،

ولی میدانم نه تو از خوب شدن من نا امید شده ای و نه من از مهربانی تو.....


  • سیده زهرا
۱۹
تیر

...

ای خدا چه شد که هر چه با خود عهد کرده و گفتم که از این پس سریرتم نیکو خواهد شد و به مجامع اهل توبه و مقام توابین نزدیک میشوم بلیه و حادثه ای پیش آمد که به عهد ثابت قدم نماندم و ان بلیه میان من و خدمتت حایل گردید؟


ای سید من شاید تو از درگاه لطفت مرا رانده ای و از خدمت بندگی ات دورم ساخته ای!

یا شاید دیدی من حق بندگی ات را خفیف شمردم بدین جهت از درگاهت مرا دور کردی!

یا آنکه دیدی من از تو روی گردانم بدین سبب بر من غضب فرمودی!

یا آنکه در مقان دروغگویانم یافتی لذا از نظر عنایتت دور افکندی!

یا شاید دیدی که من شکر گزاری از نعمت هایت نمیکنم مرا محروم ساختی!

یا شاید مرا در مجالس اهل علم نیافتی به خواری و خذلانم انداختی!

یا شاید مرا میان اهل غفلت یافتی بدین جرم از رحمتت نومیدم کردی!

یا شاید دیدی در مجالی اهل باطل الفت گرفته ام مرا میان آنها واگذاشتی!

یا شاید دوست نداشتی دعایم را بشنوی از درگاهت دورم کردی!

یاشاید به جرم و گناهم مکافات کردی!

یا شاید به بی شرمی و بی حیایی با حضرتت مجازاتم نمودی!

...

فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی



" أَوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِی فَبَاعَدْتَنِی؟!... "

این احتمال آتشم میزند!

نکند دوست نداری دعایم را بشنوی؟

نکند...

  • سیده زهرا