رئوف

فراتر از مهربانی

رئوف

فراتر از مهربانی

بانام و یاد خدای رئوف ((وَاللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ ))
با درود بر پیامبر رئوف ((لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ))
و ادای احترام به امام رئوف ((السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّءُوف))

پیام های کوتاه
  • ۶ مهر ۹۳ , ۱۶:۰۲
    صبر
آخرین مطالب
  • ۹۵/۰۲/۲۴
    ...
  • ۹۴/۰۶/۱۹
    ...
  • ۹۴/۰۵/۰۵
    ...

۴۴ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

۱۸
بهمن

از هجده بهمن هشتاد و هفت، شش سال گذشت..

و چه گذشتنی!


شاید به اندازه شصت سال باید یاد میگرفتم در این شش سال!

ببخش اگر کم یاد گرفتم

ببخش اگر کم شکر کردم

ببخش اگر کم آوردم


ولی فراموش نکردم؛

بین همه ی این همهمه ها فقط تو میدانی

و بین همه ی این ادعاها فقط تو میتوانی

فقط تو!




  • سیده زهرا
۲۵
دی
آدمیزاد است دیگر..
گاهی یک چیز کوچک میشود یادآور یک حسرت بزرگ در دلش؛
میشود پتک و میشکند بغضی را که پشت این همه واقع نگری پنهان کرده؛
میشود آتش و می افتد در جانش!

آدمیزاد است دیگر..
نبودن عزیز از دنیا رفته اش را عادت میکند
ولی فراموش نه!

آدمیزاد است دیگر..
همان که فرمودی در رنج آفریدی اش!
همان که دستش کوتاه است و امیدش بسیار!


یا لطیف ارحم عبدک الضعیف
+
اللهم ادخل علی اهل القبور السرور



  • سیده زهرا
۱۷
دی
وقتی نمیدانی از چه بنویسی نوشتن سخت میشود
یادت می افتد به :
"اِلهی وَ رَبّی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلایَ لاِیِّ الاُْمُورِ اِلَیْکَ اَشْکُو وَ لِما مِنْها اَضِجُّ وَ اَبْکی"
و هنوز نمیدانی از کدام بنویسی
اصلا وقتی خودش فرموده بین من و قلبم حائل است
باز هم لزومی به نوشتن هست؟

...
  • سیده زهرا
۰۲
دی

نویسنده این گوشه دنج مجازی، که به نام شما مینویسد و به کام دلش! امشب که شب شماست کم آورده...

به اندازه همه اشکهایی که از اول محرم نریخته، وقت کم دارد!

و به اندازه فاصله اینجا تا مشهد،  نفس!!

...

چیزی که زیاد است حرف است

اما نه از آن حرفهایی که میشود گفت،  یا میشود نوشت!

از آن حرفهایی که باید واج به واج بشود اشک و بریزد..

آن هم نه هر جایی!

فقط پیش شما.. در رواق دارالحجه.. زیر نور آن چراغهای سبز..

  • سیده زهرا
۲۲
آبان

پریشانی خوابهایم را به جان میخرم اگر باز هم در کنار تو بودن را برایم تکرار کنند؛

چقدر دلتنگت شده ام عزیز از دست رفته..

به برکت حضورت خوابهایم رنگ و بوی کربلا گرفته اند :

من

تو

گریه

خون

نماز

!...

ببخش که ادعای عاشقی کردم و دوام آوردم نبودنت را،

عاشقی را بزرگ بانوی کوچک اباعبدالله بلد بود که فراق را تاب نیاورد، نه من!


  • سیده زهرا
۲۴
مهر

اشتباه نکرده بودم..

مرگ نه تلخ است، نه ترسناک!

درست است که فکر کردن به آرزوهای برآورده نشده دست و دل آدم را میلرزاند؛

اما مگر این آروزها تمامی دارند؟

اصلا به فرض محال که تمام هم بشوند.. آن وقت که دل کندن سخت تر است!

اشتباه نکرده بودم..

همین "جوانی" میتواند بهترین فرصت مرگ باشد!


امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :

نِعْمَ الدَّواءُ الأجلُ

خوب دارویی است اجل


  • سیده زهرا
۱۳
مهر
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی..
چون باد سحرگاهم در بی سر و سامانی..
  • سیده زهرا
۱۲
مهر
عیدی امشب ازآن کسانی است که معرفت درک عرفه داشتند،نه من که هنوز اندر خم یک کوچه ام!
به کجامیبرد این امید ما را
  • سیده زهرا
۲۷
شهریور
این روزها که زده ام به دنده بی خیالی..
حواست به من باشد!

این روزها که فقط قفل های بدون کلیدم را میشمارم..
حواست به من باشد!

این روزها که کمتر یادت میکنم..
حواست به من باشد!

من این روزها بیشتر از هر وقت دیگری نیازت دارم.. بیشتر از همه روزهای تلخ و شیرین گذشته!
میدانم که حواست هست.. میدانم..
بهتر بود مینوشتم "بیشتر" حواست باشد!

میدانم هرچقدر هم من بد باشم تو مهربانی ات را از من دریغ نمیکنی،
میدانم کلید همه قفل هایم پیش تو جایش امن است،
میدانم..

از امام رئوفم یاد گرفته ام! فرموده اند : هرکس به خدا خوش بین باشد، خدا با گمان خوش او همراه است

من به تو خوش بینم خدای خوبم!
من به سر وقت رسیدن معجزه هایت باور دارم!
من به کوتاهی هایم معترفم و به آمرزشت امیدوار!


اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ

  • سیده زهرا
۱۶
شهریور

خوبــــــــم!

به لطف خدا و به برکت شما

اصلا باید خوب می بودم.. مگر میشود روز میلاد شما خوب نبود، امام رئوف عزیزم؟

اما راستش اگر خانه میماندم باید تصاویر پی در پی حرم شما را نظاره گر میشدم و خون دل میخوردم؛ مثل همه این چند روز گذشته...

اما رفتم زیارت که خوب بشوم!

رفتم که سلامم را به برادر بزرگوارتان بدهم که ویژه برسد به محضرتان!

رفتم که بگویم: "زین همه مسکین سرتا پا گدا من هم یکی.."


  • سیده زهرا