دوستان بجای ما!
دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۰۰ ب.ظ
"به کجا چنین شتابان؟"
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا، سرایم
سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها، به باران
برسان سلام مارا
(محمدرضا شفیعی کدکنی)
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا، سرایم
سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها، به باران
برسان سلام مارا
(محمدرضا شفیعی کدکنی)
از آن دعوتنامه هایی که به ما نرسید
به رفیق شفیق رسید
الحمدالله
به رفیق شفیق رسید
الحمدالله