۰۵
فروردين
برای خوب شدنم برنامه ها داشتم در سال جدید!
پنج روز از سال نو گذشت و من همان کهنه ی سالهای گذشته ام..
در حساب روزهایی که بی حساب گذراندم، پنج روز چیزی نیست
من نگران تکرار این پنج روزها هستم
..
پروردگارا
حال نویی مرحمت بفرما که بسی محتاجم..
برای خوب شدنم برنامه ها داشتم در سال جدید!
پنج روز از سال نو گذشت و من همان کهنه ی سالهای گذشته ام..
در حساب روزهایی که بی حساب گذراندم، پنج روز چیزی نیست
من نگران تکرار این پنج روزها هستم
..
پروردگارا
حال نویی مرحمت بفرما که بسی محتاجم..
مادر جان!
فاطمیه دوم هم رسید،
نمیخواهی بگذاری کمی در آغوشت گریه کنم؟
شما که برای همه دنیا مادری میکنی؛
میشود دستی هم بر سر من بکشی؟
راه دوری نمیرود..
سال تحویل شد
در یک خلوت متفاوت؛
بی سفره
بی سین
ولی پر امید!
با قدری آب بیاد بانوی آب..