مذاکره با بانوی ادب
جمعه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۵۶ ق.ظ
بیا امشب که بحث مذاکرات داغ است، ما هم بنشینیم پای میز مذاکره!
ما و گره های کورمان یک طرف؛
بانوی ادب و فرزند صاحب فضلش هم یک طرف!
شب جمعه هم هست و چه بهتر..
به گمانم دو سه خط روضه برای اباعبدالله اگر بخوانیم، زود به توافق میرسیم
کربلا گفته ام و بال و پرم میسوزد...
واژه ی مشک نوشتم جگرم میسوزد...
از دل زینب افسرده بخوانم بانو؟
یا که از ماه ترک خورده بخوانم بانو؟
از دو دست قلم نور دو عینت گویم؟
یا که از غربت گودال و حسینت گویم؟
- ۹۴/۰۱/۱۴